10 دلیلی که شما را از رسیدن به موفقیت دور می کند


دلیلی برای اینکه بنشینید و به موفقیت و دستاوردهای دیگران نگاه کنید و افسوس بخورید وجود ندارد مهم نیست که کجا زندگی می کنید و یا چند سال دارید تنها کافیست عمیقا به خود و آنچه می خواهید در آینده برای خود رقم بزنید فکر کنید. این را بدانید که از نظر هر شخصی موفقیت تعریفی دارد و شاید شما موفقیت را تنها در بدست آوردن پول زیاد بدانید و این در حالی است که شخص دیگری موفقیت را در تحصیلاتش و یا همکارانی که دارد بداند و این نشان می دهد که در وهله اول باید اهداف خود را مشخص کنید و در نهایت با برنامه ریزی سعی کنید که با ثبات و تلاش شبانه روزی به آن هدف دست یابید و این را باید بدانید که رسیدن به موفقیت و اهدافی که برای خود مشخص کرده اید کار بسیار دشواری است نباید خود را ببازید و نا امید شوید و در خود روحیه بازندگی را رشد دهید و این خود شاید اصلی ترین مسئله برای رسیدن به موفقیت باشد.
شاید برای این که اهداف خود را مشخص کنید باید سوالات زیر را از خود بپرسید :
چه چیزی برای شما اهمیت دارد ؟
چه چیزی باعث اشتیاق و انگیزه شما می شود ؟
دوست دارید چگونه زندگی کنید سبک ایده آل برای زندگیتان چیست ؟
و البته بسیاری از سوالاتی که اگر بتوانید به آنها پاسخ دهید حتمی به مسیر و هدفی که باید در پیش بگیرید خواهید رسید. اما باید این را در نظر بگیرید که موانع بسیاری را در پیش روی خود دارید که باعث می شود از مسیر رسیدن به اهداف خود دور شوید و باید آن ها را از خود دور کنید به همین دلیل در ادامه این مقاله با چند مورد از این موانع آشنا خواهید شد.
1. اضطراب و نگرانی :
فکر می کنم این مسئله زمانی پیش می آید که از مسیر اصلی اهدافم منحرف می شود و به بسیاری از مسائل که شاید اصلا با هدفی که دارم مرتبط نمی شود فکر می کنم و خب شاید همین دلیلی کافی باشد برای اینکه نتوانم بر روی اهدافم متمرکز شوم و در مسیر رسیدن به آنها حرکت کنم در نتیجه وقتی به از مسیر اهداف فاصله می گیرم این باعث اضطراب و نگرانی می شود و این ذهنیت به وجود می آید که شاید نتوانم به آن چیزی که می خواهم برسم و یا اصلا مناسب انجام آن کار نیستم. راهکار این مسئله این است که روی اهدافتان به گونه تمرکز کنید که هیچ کس و هیچ چیز نتواند روی آنها و افکارتان تاثیر بگذارد به عبارتی تاثیر پذیری خود از افکار دیگران و اشیای پیرامون خود را کم کنید.
2. فقط حرف زدن :
شما اهدافی را برای خود برمی گزینید و آنها را تصور می کنید و دوست دارید هرچه سریع تر به این اهداف دست یابید و همیشه از این مسئله سخن می گوید که دوست دارید به آن جایگاهی که لیاقتش را دارید برسید اما باید بدانید که این کافی نیست مهم نیست چقدر خود می توانید درباره اهدافتان و جایگاه آینده تان صحبت کنید باید تلاش کنید تلاشی به کیفیت تصوراتتان از اهدافی که دارید و اگر این کار را بتوانید انجام دهید و خود را به اینگونه رفتار کردن عادت دهید و این خود یک برنامه برای رسیدن به اهدافتان شود و بتوانید به خوبی به این برنامه عمل کنید، با سرعتی غیر قابل تصور به اهدافتان می رسید و تصوراتتان را به واقعیت تبدیل می کنید.
3. وقت گذاشتن با افراد منفی :
افرادی که در کنارتان هستند و شما با آنها وقتتان را تقسیم می کنیم و با آنها در به اشتراک گذاری اهدافتان شریک هستید نقش مهمی در رسیدن و یا نرسیدن به اهداف را برای شما بازی می کنند یا می تواند به شما کمک کند تا هرچه سریع تر و راحت تر به اهدافتان برسید و یا اینکه مانعی برای نرسیدن به اهدافتان باشند.این به خود شما بر می گردد که با چه کسانی و چگونه رفتار کنید. اگر افرادی باشند که اهدافتان و کاری که می خواهید انجام دهید را مسخر کنند خب حتما باعث بی انگیزگی شما برای رسیدن به اهدافتان می شوند و دیگر نمی توانید آنگونه که شایسته است کار کنید و این باعث ایجاد نگرانی و اضطرابی در شما می شود و درنهایت شخصی از شما می سازد که دیگر هیچ اعتماد بنفسی برای ادامه کار در خود نمی بیند.
4. تمرکز روی مسائل منفی :
همه چیز به دیدگاه شما بستگی دارد می توانید به نقاط مثبت زندگیتان فکر کنید و روی آنها مانور دهید بدون اینکه خود را درگیر روزمرگی های آن کنید.پس هر چه واقع بینانه به اهداف خود نگاه کنید صد در صد در آینده خود را به تصوراتی که از از زندگیتان و اهدافی که در ذهن خود داشته اید نزدیک تر می بینید یا اینکه هر زمان که صبح از خواب بیدار می شوید دائم با خود کلنجار روید و از همه کس و همه چیز شکایت داشته باشید میبینید همه چیز به نگرشتان بستگی دارد این سوال را همیشه از خود بپرسید که دوست دارید چگونه رفتار کنید؟ و تا چه اندازه از اطرافیانتان تاثیر بگیرید.
5. به تعویق انداختن کارها :
زمانی شما می توانید از انجام کارهای خود لذت ببرید و از نتیجه ی آن انگیزه بگیرید که هر کاری را در زمان مناسب و به بهترین شکل ممکن انجام دهید. برای انجام کارهای خود یک برنامه زمانبندی شده مشخص کنید و هر کار را در زمان مشخص خودش انجام دهید و تمام تلاشتان این باشد که آن کار در همان زمان انجام شود زیرا اگر در انجام task ها خود با مشکل مواجه شوید و یا اجرای آنها را به زمان دیگری موکول کنید باعث می شود تا در انجام همه task ها با مشکل مواجه شوید و هیج کاری را آنگونه که انتظار داشته اید انجام ندهید و از اهدافتان دور شوید.
6. گوش ندادن به حرف دیگران (مشورت نکردن) :
اگر کورکورانه برنامه های خود را پیش می برید بدون اینکه بیشتر درباره کاری که انجام می دهید بدانید، بدون اینکه از نظرات دیگران استفاده کنید، بدانید که در ادامه مسیر با مشکل مواجه می شوید منظور از گوش دادن به حرف دیگران این نیست که بگذارید تا آنان برای کاری که می خواهید انجام دهید تصمیم بگیرند منظور این است که از تفکرات آنان برای بهتر کردن مسیر رسیدن به اهدافتان استفاده کنید . پس سعی کنید برای انجام کارهایی که تا کنون تجربه ای در آن نداشته اید با دیگران مشورت کنید، خوب گوش کنید و از تجربیات آنان استفاده کنید. سعی کنید نظرات مثبت آنان را به دقت در ساختارهای اجرایی که برای رسیدن به اهدافتان در نظر گرفته اید بگنجانید. می توانید این اصل را در نظر بگیرد بپرسید، خوب گوش کنید، مراقب باشید و به آن عمل کنید.
7. تنبلی کردن :
برای لمس کردن تصوراتتان و رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص کرده اید انگیزه داشته باشید برنامه ریزی کنید و با توجه به آن عمل کنید بدون اینکه حتی کوچکترین کوتاهی و تنبلی در انجام وظایف خود داشته باشید. پس اگر اهداف و تصوراتی که در ذهنتان دارین را دوست دارید و برای آنها ارزش قائلید و مشتاقید که هرچه سریع تر به آن ها دست یابید برنامه ریزی کنید و بی وقفه در تکاپوی رسیدن به آنها باشید.
8. کنجکاو نبودن :
شک نکنید که هیچ شخصی را نمی توانید پیدا کنید که به شما بگوید اهداف تان را چگونه دنبال کنید و آن ها محقق سازید افراد نمی دانند که شما می خواهید چه کاری انجام دهید نه تا زمانی که از آنها نپرسید و کنجکاو نباشید که چگونه و از چه طریقی می توانید به آنها دستیابید. سعی کنید در انجام کارهای خود و راه حل هایی که برای آن دارید کنجکاو باشید این به شما کمک می کند تا به بهترین راه حل ها دست یابید و به بهترین شکل ممکن همانگونه که دوست دارید اهدافتان را دنبال کنید.
9. خوب نبودن :
انسان خوبی باشید به دیگران احترام بگذارید همانگونه که برایتان احرات قائلند.اگر احساس می کنید که از برنامه ریزی خود فاصله دارید، اگر در انجام taskهایی که برای خود مشخص کرده اید دچار مشکل شده اید و اصلا حس خوبی نسبت به اهدافتان و مسیری که باید طی کنید ندارید خب صد در صد موارد فوق را رعایت نکرده اید سعی کنید تمامی موارد را تا می توانید رعایت کنید و شرایطی را برای خود فراهم کنید که کارها و اهداف خود لذت ببرید و این انگیزه را در خود به وجود آورید که می توانید به آنچه که می خواهید برسید.
10. تسلیم شدن :
وقتی در راه رسیدن به اهدافتان بی انگیزه می شوید باید انتظار این را داشته باشید که دیگر از یک جایی نتوانید به کار خود ادامه دهید و دائم خودتان را سرزنش کنید و این جرقه ای خواهد بود برای یک شکست حال این سوال را از خود بپرسید چه بدست آوردید و چه از دست دادید؟ آیا با این شرایط چیزی برای از دست دادن دارید؟ اگر جوابتان بله است پس دست از تلاش بردارید و بگذارید تا اهدافتان در حد تصوراتتان باقی بمانند و رشد نیابند و به مرور آنها را فراموش کنید در غیر این صورت یک بار دیگر تلاش کنید و این اطمینان را داشته باشید که یک قدم به موفقیت و اهدافتان نزدیک تر شده اید و تا جایی این کار را ادامه دهید که هیچ چیز مانع رسیدن شما به اهدافتان نشود.
دیدگاهتان را بنویسید